باوتن

.: بسم الله الرّحمن الرّحیم :.

باوتن

.: بسم الله الرّحمن الرّحیم :.

باوتن

چون صید
به دام تو به هر لحظه شکارم،
ای طرفه نگارم

از دوری صیاد دگر تاب نیارم،
رفته‌است
قرارم

چون آهوی گمگشته
به هر گوشه دوانم

تا
دام
در آغوش
نگیرم
نگرانم
نگرانم
...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

شور حسینی

جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۳۲ ب.ظ
محرم است و بخواهیم و نخواهم باید از این روزها بنویسیم (که چه کار سختی)... روز و شبهایی که بی اغراق بهترین روزها و بهترین شب های سال اند... اما چقدر قدرش را نمی دانیم و چقدر راحت از دستش می دهیم. چقدر اشتباه گرفته ایم و بقول بنده خدایی هیاتی شدیم و حسینی نشدیم. کار به امثال سید صادق شیرازی و دار و دسته شان ندارم... اما دلم می سوزد وقتی می بینم همین آدم های خوب دوروبرمان چقدر در بعضی هیات ها میلیون ها تومن پول خرج می کنند تا یک شب پر پزتری را بسازند... دلم می سوزد وقتی قبل محرم بنر "تمرین سینه زنی" یزد را می دیدم که حالا مرتب از شبکه ی یزد پخش می شود که آدم تقریبا به یاد گروه سرود می افتد تا عزاداری... دلم  می سوزد وقتی دسته های زنجیر زنی را می دیدم که سر ظهر عاشورا کنار مصلی اردکان زنجیر می زدند و توی مصلی نماز جماعت بود و کنارشان زن هایی را می دیدم که آرایش کرده اند با چادر تور و یک تیپ مشکی(کاملا متفاوت از تیپ عزاداری) و پفک و تخمه می خوردند و نامحرم هایی را می دیدند که توی مراسمی شبیه "شوی زنجیر" شرکت کرده اند... دلم می سوزد وقتی می فهمم فلان سخنران شبی 20 میلیون می گیرد... دلم می سوزد وقتی رقابت دسته ها را می بینم... دلم می سوزد وقتی دوستم می گوید برویم نخل برداری را "ببینیم"... دلم می سوزد وقتی هجوم آدم هایی را می بینم که برای شام به هیات می آیند... دلم خیلی می سوزد برای این حسین مظلوم... حسین نه فقط در زمانه ی خودش و بین کوفیان که هنوز حالا هم مظلوم است. بقول بنده خدایی اگر یزید و معاویه این صحنه ها را ببینند احساس پیروزی نمی کنند؟؟

معتقدم چیزی که باعث شور و حال در یک مراسم می شود دلهای پاک است... اینکه هیات به چه منظوری پا گرفته است... شاید بهترین مورد هیات های دانشجویی باشد که چهارتا دانشجوی درست و حسابی بدون هیچ منتی دور هم جمع می شوند و چایی می ریزند و زیارت عاشورا می خوانند و بعد مراسم هم صورتشان حسابی پف کرده است....چهلم پدرمان هم رفتیم یک تکیه ی خیلی کوچک. با یک سخنران و یک مداح کاملا معمولی... ولی خیلی بهمان چسبید و خیلی خوش گذشت... خیلییییییی

پ.ن. جای پدرم در این محرم خیلی خالی بود... بقول سخنران مراسمشان، اگر می خواهیم کاری برای پدرومادر بکنیم از همین الان، چشم باز می کنیم می بینیم که دیگر خیلی دیر است....
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۶
با وتن

نظرات  (۱۴)

مطالبتون خیلی خوب بود بازم سر میزنم.
پاسخ:
ممنونم...
السلام علیک یا ابا عبدالله

با تشکر از مطلب خوبتون با مطلب (آثار و برکات عزاداری - حفظ رمز عاشورا)آپم


پاسخ:
مثل اینکه شما یک انسان رویایی هستید! جوان شیعه....
هم جوانش... هم شیعه اش...

ان شاالله سر می زنیم
ممنونم
حرفت که کااااملاً حرف دل بود
اینقد کامل گفتی که نمیشه چیزی بهش اضافه کرد
فقط یه سوال
شما تو یزد از قبل "تمرین" می کنین سینه زنی رو؟؟؟؟!!!!!!!!O_o
با من شوخی نکن... جدی بود این؟!
پاسخ:
سلام
ممنونم عزیزم
من که نه. ولی بله، تمرین میکنن عده ای!!!! البته همه که نه. ولی خب هستن....

دقیقا عین گروه سرود
من می گفتم من عزاداری این ترکا رو می بینم هیچی نمی فهمم گریم میگیره، اون وقت شش ساعت پای این رفق5ای هم شهری باشم، اصلنننن
۱۶ آبان ۹۳ ، ۱۵:۰۴ هدیه دهنده کتاب
سلام مهندس  زیبا بود استفاده بردیم : یاد وخاطره پدرنتان هم گرامی باد 
پاسخ:
سلام
ممنونم.
بله واقعا.
عجب
آخه تمرین نمی خواد که
خود مداح لیدر(!) میشه خب همون موقع
چه کاریه آخه؟
!!!!!

پاسخ:
ولی خداییش نظمشون فوق العادس. البته همشونم بد نیستن. این تمرینش و اینکه این نظم بشه همه چیش بده...
سلام
این مطلب شهید چمران را من باید می نوشتم راست می گم
کاملا زندگی نامه منه
و خدا بود و دیگر هیچ نبود
خیلی زیبا می نویسید
خدا رحمت کند پدرتان را
خدا همه مان را رحمت کند ان شاء الله
پاسخ:
و خدا بود و دیگر هیچ نبود درجه ی شهدا و اولیای خداست. قدر خودتون رو بدونید....
۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۶:۱۷ رنگ خدایے . . .
فروش استثنایی دیش ماهواره . . . 

فروش فوق العاده و استثنایی دیش ماھواره

با قیمت ھاے کاملًا متفاوت و ارزان

۱۸ آبان ۹۳ ، ۰۰:۲۷ مصطفی فتاحی اردکانی
خدا اون بنده خدا رو هدایت کنه
هیئت اون پست هم هیئت دانشجویی بود...شیطون هیچ جا بی کار نیست ...نباید هم باشه آخه قسم خورده
پاسخ:
سلام
ان شاالله

بله درست می فرمایید. ولی معمولا جو هیات های دانشجویی به مراتب بهتر است.
هنوز به مقام و خدا بود و دیگر هییییچ نبود نرسیده ام
با دعای شما می رسم ان شاءالله
فعلا دارم پناهیان درمانی می شوم
پاسخ:
ان شاالله ...دعایتان می کنیم عزیز دل
چه درمان خوبی!
۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۲ مارال رئیسی
سلام.وب خوبی دارید
خوشحال میشم به منم سر بزنید و نظر دهید
با تبادل لینک هم موافقم
پاسخ:
سلام
ممنونم
ان شاالله...
۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۹:۴۳ محمود بنائی
این چسبیدن مراسمِ خیلی چیزه خوبیه، خیلی.
کاش زیاد نصیبمون بشه.
پاسخ:
ان شاالله...
سلام عزیز دلم ....

نمیدونی چقد خوندن نوشته هات برام لذت بخشه سمانه ! 

تمرین هیاتا ک همیشگی بوده ؛ ولی همینم چون برا امام حسینه قبوله ... نمدونم هیشوخ هیاتا یزدو از نزدیک دیدی یا نه ولی باورت نمشه چقد از استانای دگه میان برا دیدنشون ؛ و خدامیدونه که چقد دل تو این مجلسا مشکنه :(

خدا پدر بزرگوارتو رحمت کنه عزیزم . جاشون سبز ...
پاسخ:
سلام عزیزم
الحمدلله... خیلی خوشحالم از این بابت
اون که البته... بله واقعا خیلیاشم خوشگله... مخصوصا وقتی اونجا باشی . حتی خود آقا هم تعریف کرده بودن. ولی من اونایی رو مگم که از بس چسبیدن به این هماهنگی که اصلا مصنوعی شده.
تمرین که همیشگی نبوده. حالا هم خیلی از هیات ها ندارن. اصلا عزاداری احساس خودجوشه. تمرین خو نمخاد.

عزیزم... خدا خانوادتو برات حفظ کنه گلم
سلام مهربان!
هیچی...
پاسخ:
سلام
از کثرت حرف بود این هیچی یا از قلت آن؟؟؟
۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۶:۴۳ ... نقــطه چیـن تا خـدا ...
ربعین... کرببلا... دست تورا می بوسد 


صاحب صبر!گدا حوصله اش سر رفت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی