این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
غزلی نذر حضرت مولا
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
طوفان واژه ها/سیدحمیدرضا برقعی/انتشارات فصل پنجم
سلام
عید است و من خیلی خوشحالم که عید دیگری هم هستم و هنوز اسمم شیعه است و هنوز هم با همه ی گناهکاری ام، عاشق حضرت علی هستم.
مدت هاست دنیا یتیم است.
جای پدر من هم خالی است....
عیدتان مبارک