باوتن

.: بسم الله الرّحمن الرّحیم :.

باوتن

.: بسم الله الرّحمن الرّحیم :.

باوتن

چون صید
به دام تو به هر لحظه شکارم،
ای طرفه نگارم

از دوری صیاد دگر تاب نیارم،
رفته‌است
قرارم

چون آهوی گمگشته
به هر گوشه دوانم

تا
دام
در آغوش
نگیرم
نگرانم
نگرانم
...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

روسری عزایت را سرم کرده ام

دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۲۹ ب.ظ

شب همه چیز خوب است.همه ی همه چیز.تو خواب نمی روی.پدر خرخر می کند و خوشحالی از خرخرشان.که از کودکی یاد گرفته ای از خرخرشان خدا را شکر کنی که کسی هست که خرخر کند. به هر زحمتی می خوابی.صبح نماز می خوانی که به دانشگاه بروی.ساعت ها را عقب کشیده اند و تو یک ساعت وقت داری که بخوابی. تازه خواب رفته ای که با صدای جیغ مادر از جا می پری. می بینی که مادر گیجت دور پدرت می چرخد و نمی داند باید چکار کند.گیج گیجی. پدرت را می بینی که صورتش سیاه سیاه است و پاهایش مثل گچ سفید. می ترسی.جرات نزدیک شدن نداری. نمی فهمی چه اتفاقی افتاده.گیجی. به عمو ها و خاله ها زنگ می زنی. تو کنار یک نفر که انگار می خواهد بلند شود از حال می روی. آمبولانس می آید و می بردش. هنوز هم گیج گیجی.گیج گیج.... یک دفعه خانه شلوغ می شود. همه بغلت می کنند و می بوسندت. سرت را در بغل می گیرند و ضجه می زنند. از خودت بدت می آید.از این ترحم. از اسمس های تسلیت که فقدان پدر و شریک غم و....

انگار باورت می شود. یکی غذا در دهانت می گذارد یک شانه ات را می گیرد. از این همه حجوم حس ترحم می خواهی فرار کنی.می خواهی همه ی اتفاقات از دیشب تا روزها بعد را کنترل آ بگیری و شیفت و دلیت. از یتیم بودن حالت بد می شود. می روی و لباس مشکی می پوشی.

این مدت خیلی به مرگ فکر کرده ای و حالا عزراییل تا چند قدمی ات آمده و جان گرفته و رفته...علم عملی عملی....ولی همه ی قلبت احساس تسلیم است. احساس غم. احساس رضایت. یک عالمه احساس متضاد دوره ات می کنند.

تنها چیزی که خوشحالت می کند اینست که مطمئنی حتی یک بار هم صدا به روی پدرت بلند نکرده ای. همیشه همیشه احترام بود و علاقه. دو طرفه ی دو طرفه. بین یک پدر تازه شصت ساله شده و یک دختر تازه بیست ساله شده. احساس می کنی چمران کنارت نشسته و با حزن لبخند می زند. عاشق سوره ی نازعاتی. مخصوصا آیه ی دوم. والناشطات نشطا.....

احساس می کنی امام زمان حسابی هواسش به تو هست و می دانی که احساس رضایتی که داری و این احساس تسلیم را که مدیون قرآنی با هیچ چیزی عوض نمی کنی.حتی با پدر....

این بالاترین نقطه ای بود که من در زندگیم تجربه کردم.


نوشته شده در 31 شهریور.حدود 12_13 ساعت بعد از یتیمی.

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۳/۰۶/۳۱
با وتن

نظرات  (۱۵)

۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۴۱ مصطفی فتاحی اردکانی
آمده بودم تسلیت بگویم ولی در مقابل این صبر جمیل زبانم لال است
پاسخ:
صبر جمیل خیلی سنگین است برای این بنده ی حقیر گناهکار
۰۱ مهر ۹۳ ، ۰۹:۲۵ هدیه دهنده کتاب
از خداوند منان خواستاریم که به شما صبرعطا نماید

مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت

درگذشت والد زحمت کش و گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم از اینکه مهر را اینگونه آغاز کردید مکدر شدیم آرزو داریم تا مهر خداوند شامل حال آن مرحوم . خانواده وبازماندگان بوی‍ژه شما گردد

پاسخ:
مکدر نشوید. حقیقتی است سرشار از  مهر و الطاف خفیه الهی.
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۰:۲۴ در انتهای افق
سلام سمانه جان
تسلیت مرا هم پذیرا باش...ان شاءالله خداوند ایشون رو رحمت کنه و به شماهم صبر عطا کند...
پاسخ:
سلام
ممنونم.ان شاالله خداوند به شما هم رحمت عنایت کنند و همیشه صبور باشید.
تسلیت تنها واژه ای است ناکافی برای شما .... برایتان آرزوی صبر می کنم ....روحشان شاد 
پاسخ:
ممنونم.خدا به همه صبر بدهد.
ان شالله روحشان قرین رحمت الهی..
پاسخ:
ان شاالله روح شما و رفتگان نیز. 
سمانه؟؟؟؟؟ :-o
این جدیه؟؟
نه شوخی میکنی
مگه نه؟
هه! این فقط یه متن ادبی بود، مگه نه؟؟؟
سمانه؟؟؟ مگه نه؟؟؟؟؟
:(
د جواب بده.... مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
شوخی نیست. ادبی هم نیست
جدی جدی.
کل نفس ذائقه الموت
خدا صبرتان دهد
پاسخ:
بله.کل نفس.و نفسی...و نفسک...
اوه

واقعا متاسفم
واقعا حرفی ندارم بزنم
واقعا تکان خوردم

آرزو میکنم این یک پست خیالی باشد
آرزو میکنم
آرزو میکنم
پاسخ:
مرگ حقیقت بزرگی است.چرا خیالی؟؟
خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی، به هر چه دل بستم، دلم را شکستی، به هر چیز عشق ورزیدم آن را زائل کردی، هر کجا قلبم آرامش یافت تو مضطرب و مشوش کردی، هر وقت دلم به جایی استقرار یافت تو آواره ام کردی، هر زمان به چیزی امیدوار شدم تو امیدم را کور کردی… تا به چیزی دل نبندم، و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم و به جای تو محبوبی و معشوقی نگیرم و جز تو به کسی دیگر و جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم و فقط تو را بخوانم و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم و تو را بجویم…
پاسخ:
از لحظات اول مرگشان این جملات جلوی چشمم رژه می رفتند.

واقعا واقعا ناامیدی را تجربه کردم
سلام خواهر خوبم 
حرفی برای گفتن ندارم.
چون حرفهایم را زدم و تو با ترحم اشتباه گرفتی. 
به تو حسودیم شد.
هم آن لحظه که خبر را فهمیدم و هم آن لحظه که برایت نوشتم
"در این درگه مقرب تری"
خودت خوب میدانی چرا...
به کنارت بودن، به خواهرت بودن افتخار میکنم 
و برای قلبت دعا.. 
که همین طور قرص و محکم شاکر باشد...
یا حسین
پاسخ:
ترحم نبود.بخاطر همه چیز ممنونم
حسادت نکن.
ماهمه درگیر آزمایشیم
دعا کن که سربلند بیرون بیاییم

روحشان شاد
خدا بهتون صبر بده.....
پاسخ:
خدا به همه صبر بده که هرچه میکشیم از بی صبری است(مضمونی از حدیث مولا)
من دوست دارم سمان
از مراسمای دیگه بیخبر بودم
روی دیدنت نداشتم
من نمیتونم ببینم غصتو
ولی همش تو قنوت نمازم هستی
برات صبر میخوام صبری بزرگ
چون سخته خیلی سخت
اگرکاستی بود ببخش
پاسخ:
از تو بخاطر همه چیز ممنونم.
همه چیز.
صبر خیلییی سخته.ولی امیدوارم میوش شیرین باشه.امیدوارم خدا به تو هم همیشه صبر بده
روحشون قرین رحمت الهی..

برای آرامشت حمد می خونم..
پاسخ:
ان شاالله روح همه مان قرین رحمت الهی
سلام

تسلیت عرض میکنم

عذرخواهی میکنم دیر خدمتتون رسیدم
پاسخ:
سلام
ممنونم.
لطف کردید...
۰۸ مهر ۹۳ ، ۲۱:۴۱ پلڪــــ شیشـہ اے
تنها چیزی که خوشحالت می کند اینست که مطمئنی حتی یک بار هم صدا به روی پدرت بلند نکرده ای. همیشه همیشه احترام بود و علاقه. دو طرفه ی دو طرفه. بین یک پدر تازه شصت ساله شده و یک دختر تازه بیست ساله شده. احساس می کنی چمران کنارت نشسته و با حزن لبخند می زند. عاشق سوره ی نازعاتی. مخصوصا آیه ی دوم. والناشطات نشطا.....

:*(
و خداوند روح شان را قرین رحمتش گرداند.محشور با انبیاء و اولیای الهی ...
+ پرت شدم یک زمان دور.
+ بابت اون خطوط اوّل خوش به سعادت تون
پاسخ:
دعایمان کنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی